تابهشت...

بخوان این چند سطر ،من را

چهارشنبه, ۲ مهر ۱۳۹۳، ۰۹:۳۵ ب.ظ


حوصله ی شعرگونه وشاعری های مرا نداری

اما چند خط هم که شده به من گوش کن

پاییز ازراه یک ساله اش رسیده و حالا که باهم بودنمان دارد یک ساله میشود و امشب که هوایش امام رضاییست،برایت سیاهه ای مینویسم که رنگ و بوی عاشقانه هامان را دارد...

امشب آنقدر دلم شکسته و تنگ است برایت که انگار افسار گسیخته دارم مینویسم برایت

متهم گونه برایت سیاهه ای رج میزنم که شاید قالی زندگی مان شود برای ادامه ی زندگی عاشقانمان

اخر می دانی چیست؟

میگویند کلمات معجزه میکنند


کلمات من امشب از صاحب امشب معجزه گدایی میکنند،معجزه ای به رنگ طلایی های گنبدش...

همانجا که روبرویش نشستیم و بغض کردیم عاشقانه هایمان را 

و برای ادامه ی شان،کمک خواستیم از صاحب خانه...

آری معشوق من

این روزها دل هردومان سخت گرفته برای ما شدن

انگار دلت از من گرفته محبوبم

نمی دانم به کدامین ایوان،یا کدامین باب همان حرم قسم بخورم که عزیزترینم،بینهایت دوستت دارم...

گوش کن این یک خط را

به بلندای آرزوهای زایرانی که از باب الجواد امشب مُحرم کعبه ی عشق خراسان میشوند،دوستت دارم

دوستت دارم به صداقت نفس های نقاره زن های صحن انقلاب وقتی هر غروب با نهایت عشق،نقاره میزدند و یکیشان را باهم شنیدیم و به سمت صحن انقلاب دویدیم...

یادت هست عزیزکم؟

من برای تو تک تک سلول هایم را هجی میکنم که شاید باورت شود من همانم.

من همان دختر 19 ساله ام که در نهایت کودکی،بزرگی را در عشقت دید و حالا دارد در عشقت قد میکشد و بزرگ میشود...

پاییز را ببین و باور کن صداقت کلماتم را که از بین لرز لب هایم بیرون می آیند و قسم به آسمان ابری این روزها...

دوستت دارم عشق پاییزی ام...

مثل همان اول ها که نو عروس وار،دستت را از بین خجالتت برای هرعکس گرفتن،بیرون میکشیدم و چند ثانیه ای غرق میشدم در گرمای وجودت،وقتی که از سرمای باران بهاری میلرزیدم...

بشمار دانه های باران های پاییزی را

به اندازه ی همان دا نه ها

دوستت دارم

و بوسه میزنم بر تقدس قلبت

مثل همان دانه های باران که بر برگ های بی جان پاییزی،بوسه میزنند...

ازعشق زیادی خسته ات کردم اما معنای شوری اشک و لب های سرد را میدانی؟

معنای خنده های خیس و شور را میدانی؟

به همین هایی که معنایشان شاید یکم سنگین باشد،قسمت میدهم

برگردیم و بسازیم و بسازیم و بسازیم

برگرد که تنم دوباره باعشق تو تب کرده و دارد گر میگیرد برای داشتنت...

برگرد


  • خانوم خونه

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی