تابهشت...

تمام شد...

چهارشنبه, ۹ مهر ۱۳۹۳، ۰۳:۴۲ ب.ظ

جانم رابگیر اما این را به من نگو...

دوپست عقب تر را بخوان،همانجا که امام رضا وساطتم را پیشت کرد...

دلت می آید خرابش کنیم و لگد بزنیم به هرچه که آن شب،از صاحبش گدایی کردیم؟

دلت می آید ببندیم چشم هایمان را به روی خاطره های بارانی مان و بگوییم اشتباهی بودیم؟

نه 

نمیگذارم تنها زیر باران بروی که پریشان شوم...

تنهایت نمیگذارم ای همه روح و تنم...

هستی ام برای توست

فدایت میکنم،نذر اشک هایت میکنم،نذر ناراحتی هایت...

که بمانی کنارم...

دوستت دارم

  • خانوم خونه

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی