تابهشت...

اعتیاد تلخ

دوشنبه, ۲۲ مرداد ۱۳۹۷، ۱۲:۵۰ ق.ظ

فاطمه من

بچه‌تر که بودم همیشه برایم سوال بود که دقیقا کجای نوشیدن یک قهوه تلخ برای بزرگسال‌های مثلا با کلاس شهر توان با جذابیت است که اینچنین با ولع تلخی نوشیدنش را به جان می‌خرند و اصلا مگر در چشیدن تلخی می‌شود لذتی را هم متصور بود

این روزها که نزدیک یکسال است در لحظه‌های تلخ خداحافظی، لذت بودنت را هم می‌چشم شاید کمی به پاسخ سوال کودکی‌ام نزدیک‌تر شدم!

می‌شود واقعیت‌هایی تلخ را به خاطر یاداوری شیرینی قبل و بعدشان دوست داشت

می‌شود لحظه‌های که از نعمت در کنارت بودن محروم می‌شوم را به پاسخ یاداوری تنبیه‌وار لحظه‌هایی که به شیرینی نگذشت و البته به امید لحظه‌های دیدار آتی، عاشقانه به آغوش کشید تا این انتظار تلخ ولی دوست‌داشتنی، کنار هم بودنمان را تازه‌تر کند

نازنینم

تو را تا همیشه برای صداقت چشمانت که دروغ را بلد نیستند و قلب بزرگ و مهربانت دوست دارم و جز حضرت خدا کسی را شایسته‌تر نمی‌دانم تا امانت و همراه دوست‌داشتنی‌ام را به دستانه کریمانه‌اش بسپارم

دوست‌دارت

محمدرضا

  • آقای خونه

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی